معجوني براي قوت قلب
باسمه تعالي
گويند انوشيروان بر بوذرجمهر حكيم خشمگين شد و او را زنداني كرد پس از مدتي از وضع او جويا شد، ديد بوذرجمهر در گوشه ي زندان با كمال آرامش و خونسردي نشسته است. پرسيد چگونه بدين حالت صبر كرده و با اطمينان نشسته اي؟
گفت: مرا معجوني است از شش ماده كه هر روز كمي از آن را مي خورم در نتيجه قوت قلب و اطمينان برايم فراهم مي شود. گفت: طرز ساختن آنرا به من بياموز.
گفت: 1- اطمينان و اميدواري به خدا
2- آنچه از جانب خدا مقدّر شده خواهد شد
3- شكيبائي بهترين چيزي است كه شخصِ مورد آزمايش بكار مي برد.
4- اگر صبر نكنم چه كنم؟
5- ممكن است وضعي از اين بدتر هم كه من دارم پيش بيايد.
6- از ساعتي تا ساعت ديگر اميد فرج است.
روشن است كه برگشت مفاد هر شش جمله مربوط به دين و مذهب است كه آدمي را در برابر گرفتاريها و مشكلات زندگي كمك مي نمايد.
منبع:نتايج و فوائد دين ‘كمپاني‘ص209